جاده مانده است و من و این سر باقیمانده رمقی نیست در این پیکر باقیمانده نخلها بی سر و شط از گل و باران خالی هیچ کس نیست در این ""سنگر باقیمانده "" تویی آن آتش سوزندهی خاموششده منم این سردی خاکستر باقیمانده گرچه دست و دل و چشمم همه آواره شده، باز شرمندهام از این سر باقیمانده روز و شب گرم عزاداری شببوهاییم، من و این باغچهی پرپر باقیمانده پیشکش باد به یکرنگیات ای مردترین! آخرین بیت در این دفتر باقیمانده تا ابد مردترین باش و علمدار بمان! با توام ای یل نامآور باقیمانده ...
کلمات کلیدی : |